در بخش اول و بخش دوم فواید مدیریت ریسک با برخی از فوایدی که مدیریت ریسک در پروژه، سازمان و یا محصول نرمافزاری شما ایجاد مینماید آشنا شدید. اگر تا به حال آنها را مطالعه نکردهاید به شما پیشنهاد میکنم ابتدا فواید مدیریت ریسک – بخش اول و سپس بخش دوم فواید مدیریت ریسک را مطالعه کنید و سپس به مطالعه این بخش، یعنی بخش سوم فواید مدیریت ریسک بپردازید. در ادامه برخی دیگر از مهمترین فواید مدیریت ریسک را با هم مرور میکنیم.
در بخش اول فواید مدیریت ریسک با برخی از فوایدی که مدیریت ریسک در پروژه، سازمان و یا محصول نرمافزاری شما ایجاد مینماید آشنا شدید. حال در ادامه برخی دیگر از این فواید را با هم مرور میکنیم. در صورتی که هنوز آن پست را مطالعه نکردهاید به شما توصیه میکنم که در ابتدا بخش اول فواید مدیریت ریسک را مطالعه کنید و سپس در ادامه به مطالعه این پست بپردازید.
در پستی با عنوان چند نکته درباره مدیریت ریسک محصول که قبلا منتشر کرده بودم با فرآیند اولیه و نحوه مدیریت ریسک آشنا شدید. حال در این پست و دو پست بعدی با فواید مدیریت ریسکهای منفی یا مخرب در پروژه و محصول نرمافزاری آشنا میشوید و لزوم مدیریت ریسک در پروژهها و محصولات نرمافزاری را با هم مرور خواهیم کرد.
قبل از اینکه به بررسی فواید ریسک بپردازم لازم است یک بار دیگر تعریف ریسک را مرور کنیم.
تعریف ریسک
“رخدادی نامعلوم و یا شرطی که در صورت رخ دادن تاثیر مثبت یا منفی بر روی یک و یا چند هدف محصول و یا پروژه میگذارد.”
به صورت خلاصه میتوان اینطور گفت که ریسک رخدادی است که از کمبود اطلاعات و دانش ما ناشی میشود.
به وقوع پیوستن ریسک میتواند دو نوع تاثیر بر روی پروژه و یا محصول نرمافزاری ما بر جای بگذارد: تاثیر مثبت، که از آن به فرصت نیز یاد میشود؛ و یا تاثیر منفی (مخرب) که میتواند ایجاد مشکل و یا در برخی موارد ایجاد بحران نماید. در این پست و دو پست آینده (فواید مدیریت ریسک – بخش دوم، فواید مدیریت ریسک – بخش سوم) به بررسی فواید مدیریت و کنترل ریسکهایی که تاثیر منفی (مخرب) بر روی پروژه و یا محصول ما به جای میگذارند و منشا بوجود آمدن مشکل یا بحران هستند میپردازم.
یکی از بحثها (شاید بهتر است بگویم دعواها) ی ناتمام در دنیای IT بحث درباره خوب بودن یا بد بودن سیستم عاملها و شرکتهای تولیدکننده آنهاست و برخی افراد تعصب زیادی در رابطه با خوب بودن یا بد بودن و یا به طور کلی استفاده از سیستم عاملها دارند.
شکست با درس آموزی و تجربه همراه است و در متد اسکرام همواره تاکید شده که به دنبال کسب دانش و تجربه باشید. با این حال شکست هزینه زیادی بر سازمان تحمیل میکند، همچنین کسب دانش هیچگاه به سادگی و بدون هزینه نیست. با این حال باید تولید محصول را به صورتی برنامه ریزی کرد تا با کمترین هزینه شکست خورد و دانش و تجربه کسب کرد و برای ادامه راه و تغییر مسیر از این دانش استفاده کرد.